فصل سرد سال، یک آجر روی اجاق دکان میگذاریم و از این طریق، گرمای دکان تامین میشود.
آجر، داغ و میله های زیرینش، سرخ میشود.
فصل سرد سال، فصل پرتقال نیز هست . معمولاً پوست پرتقال ها را بر روی آجر داغ گذاشته و سرخ و کباب می‌شود و بوی پرتقال سوخته، فضای دکان را احاطه میکند.
این بو و عطر را بسیار دوست دارم. از عطرهای مصنوعی چون عود بیشتر میپسندم. گویی عود سوزاندن، کلاس دارد و پوست پرتقال سوزی، بی کلاسی باشد. بعضی از لاکچری بازها، از این بو استقبال نمیکنند‌.
باری
 در شبی سرد، فردی حدوداً پنجاه ساله درب شیشه‌ای دکان را باز کرد و وارد مغازه شد.
لحظه ای مکث کرد و خیره به من شد و گفت:
مادرم.
هایش را می‌کرد و از فضای کودکیش می‌گفت، این که در دهات، زیر کرسی می رفتند و مادرش، فضای اتاق را با پوست پرتقال سوخته، معطر می‌کرد.
مرا نگاه میکرد، اما چشمانش چیزی دگر میدید، من در آینه مردمک چشمانش حضور داشتم، می‌دیدم خودم را، اما او مرا نمی‌دید. تاریخی دور از زندگیش را می‌دید.

برای من هم اینگونه است، کمتر چیزی چون بو و عطر است که مرا پرتاب کند به عمیق ترین قسمت دریای خاطره هایم.

یک بو، یک عطر، آن هم پوست پرتقال سوخته ای،  گفت‌وگویی این چنین انسانی، ناب، خالص، را باعث و بانی شد.


@parrchenan

پرتقال ,پوست ,دکان ,فضای ,پوست پرتقال ,پرتقال سوخته، منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فان110 SHADMEHR CLASSIC گروههای تلگرام،واتس آپ،سوپرگروه،لاین،تانگو،وایبر فروشگاه هواي حرم موزیک رو بازی های رایانه ای فروشگاه اینترنتی الیبی دختران بهشتی Mitchell63e24 Rede